مسیر و گودالها
در مسیری قدم می زدم که با یک گودال ۱۵ متری مواجه شدم. افتادم داخل گودال .بسیار عمیق، تاریک، کثیف و دلگیر بود. من کاملا تنها بودم. نگاهی به اطراف انداختم و راهی ندیدم. بنابراین من آنجا ماندم. از خاک یک تخت درست کردم و در چاله به دنبال راحتی بودم. و من بیشتر آنجا ماندم. بعد از مدت ها نجات پیدا کردم. در نهایت بیرون آمدم و مسیر را ادامه دادم.
در طول مسیر قدم زدم و با یک گودال۱۰ متری مواجه شدم. افتادم داخل. گودال عمیق، تاریک و دلگیر بود. من کاملا تنها بودم. هیچ راهی ندیدم من آنجا ماندم. در نهایت نجات یافتم و به مسیر ادامه دادم.
در طول مسیر قدم زدم و یک کوله پشتی با برچسب “DA” پیدا کردم. کوله پشتی را برداشتم و پوشیدم.
در طول مسیر قدم زدم و با یک سوراخ ۷ متری مواجه شدم. به داخل زمین افتادم. ایک زیر زمین عمیق، تاریک و دلگیر بود. یک کوله پشتی همراهم بود. ابزارها را باز کردم و نمی دانستم چگونه از آنها استفاده کنم. من تلاش کردم و در نهایت از سوراخ خارج شدم. مسیر را ادامه دادم.
در طول مسیر قدم زدم و با یک گودال ۵ متری مواجه شدم. افتادم داخل. گودال متوسط، کم نور و دلگیر بود. یک کوله پشتی همراهم بود. من ابزارها را باز کردم و ایده ای داشتم که چگونه از آنها استفاده کنم. من بالا رفتم. مسیر را ادامه دادم.
در طول مسیر قدم زدم و با یک گودال۲ متری مواجه شدم. افتادم داخل. حفره خیلی عمیق نبود، اما دلگیر بود. یک کوله پشتی همراهم بود. وسایلم را باز کردم و از وسایل مورد علاقه ام استفاده کردم. من بالا رفتم. مسیر را ادامه دادم.
امروز در امتداد مسیر قدم میزنم و با گودالهای کم عمقی مواجه میشوم که در آن میافتم. من از ابزارها استفاده می کنم و بالا می روم.
و مسیر را ادامه می دهم.
استیسی. اس
نظر s
Greetings! Very useful advice in this particular article! Its the little changes that will make the biggest changes. Thanks for sharing!