چگونه رها از افسردگی زندگی کنیم

رهایی از افسردگی

چگونه بیرون از اتاقک زندگی‌ میکنیم؟ اتاقک  خود ساخته افسردگی!

اگر واقعا می خواهید بیرون ازاتاقک زندگی کنید،توصیف اینکه این اتاقک در دیدگاه من چگونه است می‌تواند مفید باشد. قبل از هر چیزی اتاقک یک شکل قابل تشخیص دارد. مثل یک جعبه ای که حاوی محتوای آن هر چیزی می‌تواند باشد و وقتی ما در مورد افسردگی صحبت می‌کنیم از اتاقک افسردگی صحبت می‌کنیم که درون آن هستیم. اتاقکی که اینجا ودر این متن استفهام می‌شود استعاره‌ ی  احساس گیرافتادگی ویا دردام افتادگی یا بودن دریک زندان است.
این یعنی ما  در بیرون از این اتاقک باید خلاقانه زندگی‌کنیم . یعنی باید بیاموزیم که بیرون از اتاقک چگونه میتوان زندگی کرد. اگر درک این حرف برایتان سخت است با من همراه شوید تا برایتان توضیح دهم دیدگاه من چیست.

 انجمن رهایی از افسردگی
من تجربه افسردگی خودم را به طور خلاصه مطرح می‌کنم. اول از همه وقتی من افسرده بودم فکر می‌کردم که عقلم را دارم از دست می دهم. اتاقکی که من خودم را در آن جا داده بودم در طول روزمحدود تر می‌شد و زندگی‌ام را به جهنم تبدیل می‌کرد. راهی به بیرون نمی‌دیدم. من‌گیر کرده بودم. به خودم می‌گفتم چه کاری از من ساخته‌ست؟

 

هرچه بیشترسعی‌می‌کردم کمتر می‌توانستم این احساسات وافکار ترسناک را از خود دور کنم.( چگونه باید زندگی و خانه‌ام را تمیز می‌کردم .چون چهار دیوار بود و فرق نمی‌کرد ازکدام جهت جارو و تمیز می‌کردم، زیرا از هرطرف به دیوارو بن‌بست می‌خورد.)در حالی که نمی‌دانستم چگونه سرم را بالا نگه دارم و نفس بکشم. بدنم آرام آرام در باتلاق ناامیدی فرو می‌رفت.

 

آن فکر به ذهنم رسید . مانند بارقه ای ضعیف بود. نوری کم از جایی بود ،  بله نوری بود شبیه یک فانوس دریایی که با روشنایی شدیدش دریانوردان را از صخره ها دور نگه میدارد و وقتی در حال نزدیک شدن به صخره‌ها هستند به آنها هشدار می‌دهد.

 

در اینجا ذهنم به کار افتاد و شروع به گشتن در اینور و آنور برای یافتن راهی برای رهایی از این اتاقک کرد و بعد موفق شد مرا هم حرکت دهد، جسمم حرکت کرد، مشغول شدم.کلید رهایی از این زندان از قبل در دستان خودم بود(خودم میتوانستم خودم را از افسردگی بیرون بیاورم). حالا بعضی از ما که در برنامه بهبودی از افسردگی هستیم و ایده‌ و فکری برای خارج شدن از اتاقک داریم که در زندگی روزانه مان کار می‌کند ، می‌خواهیم آنرا و آنچه که می‌دانیم را با شما در میان بگذاریم. اگر شما برای بهبودی‌تان واقعا از آنها استفاده کنید، نهایتا باعث رهایی شما خواهند شد. این قولی است که من امروز به شما می‌دهم.

فعالیتهایی که در زیر فهرست شده‌اند برخی از ابزارهایی است که اگر در استفاده ازآنها جدی و پیگیر باشید شما را از اتاقک بیرون می‌برند.

رهایی از افسردگی
یک نگاه شخصی و دقیق به ابزارهای زیر نه تنها کمکتان می‌کند که چطور از زندان بیرون بروید بلکه می‌توانید در طول مسیر  بهبودی روزانه‌ی خود هم از آنها استفاده کنید.

 

 

۱-اگر افسرده‌اید ، ورزش یک ابزار عالی است.

۲-رفتن به داخل طبیعت کمکتان می‌کند که ذهنتان را بر زیبایی اطرافتان متمرکز کنید.

۳-  همان لحظه ای که یاد میگیرید چگونه بیرون از زندان زندگی کنید ترس تان برطرف میشود. ترسهای اول و دوم (اصلی و غیر اصلی) خود را بشناسید. به نظر می رسد , وقتی که افسرده‌ایم ترس محوریت اصلی زندگی‌مان را تشکیل میدهد.

۴- دعای آرامش را هر وقت که به آن نیاز دارید بخوانید.

۵- همه چیز در لحظه‌ی حال است.

۶-در پناه خدا قرار بگیرید . این تمرینی است که به شما کمک می‌کند اصل رها کردن را بیاموزید.

۷- احساسات نیاز  به کار برد  و ابراز شدن دارند. ما به اینکه چرا بیان احساسات (به جای محبوس و خفه کردن آنها که باعث انواع مشکلات جسمی و عاطفی در ما شده اند ) تا این اندازه مهم است نگاه خواهیم انداخت.

۸- افکار منفی را از کاربیاندازید. یاد بگیرید وقتی که آنها در ذهن تان بالا آمدند چطور گردش آن را درذهنتان کوتاه تر کنید.
۹- نشریات افسردگان گمنام را مطالعه کنید و همینطور هرگونه مطلب که در مورد افسردگی باشد را نیز بخوانید.

۱۰-بدانید که همه ما انتخابهایی می‌کنیم. آیا تصمیم هایی می‌گیریم که ما را به رهایی نزدیکتر می‌کند یا باعث ادامه‌ی زندانی بودن  و منزوی بودنمان ‌می‌گردد.

۱۱- حسب الحال نویسی یا ثبت شخصی وقایع ، یک ابزار عالی برای روی کاغذ آوردن تجربه‌ی ما در آن روز است.کمک می‌کند که افکارمان را صاف و روشن کنیم و مسائل را در چشم اندازمان قرار دهیم.

 

 آدرس جلسات افسردگان گمنام ایران

اینستاگرام انجمن افسردگان گمنام

پست های پیشنهاد شده

هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!


افزودن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *