نیروی برترم را بیشتر هر چیزی قبول دارم

 

در طول زندگی من ، چیزهای مختلفی نیروی برتر من بودند . شغلی خاص که بیش از هر چیز آن را دوست داشتم و آنرا در اولویت قرار دادم ، یا شخصی که با آن دوست بودم. وقتی در اعتیاد فعال بودم  مواد مختلف نیروی برتر من بودند. قبل از بهبودی ، ابر سیاه افسردگی عمیق، نیروی برتر من بود. هنگامی که به بهبودی و قدمها پرداختم، تشویق شدم تا یک نیروی برتر واقعی ، یا خدایی که خود به او پی میبرم را بیابم – نیرویی برتر از خودم که می تواند سلامتی روان را به من بازگرداند. به عبارت دیگر – قدم دوم – .
من صادقانه می توانم بگویم که پس از ماه ها دعا و انجام قدمها ، این نیرو مرا از اجبار به نوشیدن رها کرد و به من کمک کرد تا از گودال تاریک ناامید کننده افسردگی عمیق رها شوم. چالش امروز من که اکنون در آن عمق تاریک افسردگی نیستم ، این است که نیروی برترم را در اولویت زندگی ام قرار دهم. به عنوان مثال ، من اخیراً یک کار کوتاه مدت را در زمینه ای شروع کرده ام که بسیار هم به آن علاقه دارم. آن کار بسیار سخت و وقت گیر بود  و من متوجه شده ام که آن کار شرایط ؛ افکار ، اعمال و زندگی من را می بلعد. وقتی با حامی خود در این مورد صحبت کردم ، او پرسید: “بنابراین ، آیا این شغل به نیروی برتر شما تبدیل شده است؟” فهمیدم راست میگه! خدا در زندگی من کجا بود؟ در افکارم بود؟ چگونه می توانم قدم سوم را کار کنم اگر از نیروی برترم آگاه نباشم و خواست و زندگی خود را به مراقبت او نسپارم؟ متوجه شدم به جای اینکه نیروی برتر و بهبودی ام اولویت من در زندگی باشد ، این شغل اولویت من شده است. من از این یادآوری سپاسگزارم ، تا بتوانم به مسیر اصلی خود برگردم. من می دانم که وقتی نیروی برتر و بهبودی خود را در اولویت قرار نمی دهم ، دوباره به الگوهای تفکر قدیمی و رفتارهای قدیمی روی می آورم ، که برای من باعث بازگشت دوباره به افسردگی می شود. خدایا شکر که همیشه هر اندازه و هر بار که بخواهم در کنارم آماده و مایل به کمک به من هستی.
 استیسی – اس
………………………………………………………..
با شرکت درجلسات مجازی آنلاین زوم
افسردگان گمنام با ما همراه ما باشید⇐ کلیک کنید

 

سایت خدمات جهانی افسردگان گمنام

پست های پیشنهاد شده

هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!


افزودن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *