من کیستم؟

چه می‌خواهم؟

خدای من کیست؟

 

من هر روز برای اینکه بدانم  کیستم دعا می‌کنم  و همواره خواست خود واقعی ام را در هنگام انجام  خواست خدا پیدا می‌کنم(البته در این مورد به بحث بیشتری احتیاج داریم) و با انجام آن رفته رفته در دعا و مراقبه در مورد خواست خدا در مورد زندگی‌ام چیزهایی را فرا می‌گیرم.خداوند حقیقتا نوری برای من و  منبعی برای راهنمایی و هدایتم می‌شود.
یک الگوی زندگی که با همه موجودات زنده‌ی این عالم جور درمی‌آید این پنج خصیصه را دارد: توانایی‌وصلاحیت، هویت ، زندگی مستقل، ، همبستگی با سایرموجودات زنده و قدرت تولیدمثل. همه موجودات زنده این مشترکات و ویژه گی های عمومی  را دارا هستند.
حال گفتن این مسئله چه مناسبتی دارد؟ قبل ازهرچیز همه ما هویتمندی  را تجربه می‌کنیم مثلا ما نوع و گونه ی خودمان را داریم و بخشی از گونه ا ی بخصوص هستیم .چناچه می‌دانیم بشر به گونه‌ی حیوانات عقلگرا تعلق دارد. بعنوان یک موجود عقلگرا می‌توانیم انتخابهای عاقلانه داشته باشیم. پس ما یک گونه‌ی تابع هستیم. اسم ما و نیز تعلقمان به خانواده خاصی که ازنوع بشر است به ما هویت می دهد.
خصیصه بعدی تجربه‌ی استقلال شخصی است: بدین معنی که ما موجوداتی هستیم که روی پای خودمان می‌ایستیم. مثلا به نوعی باطری احتیاج نداریم- خودمان راه می‌افتیم و خودمان  را اداره می‌کنیم -ما از نظر جسمی به چیزی وصل نیستیم- به جز قبل از زمان تولد که توسط بند ناف وصل می باشیم.
خصیصه بعدی این است که همه ما توان وصلاحیتهای قطعی و مسلمی داریم:بعنوان مثال ؛ حداقل در اغلب روزها استعداد تفکر عقلانی را داریم . به همه ما استعداد و موهبتهای ویژه‌ای داده شده است. مثلا اثر انگشتمان را در نظر بگیریم. ما بسیار منحصر به فردیم که اثر انگشتان مان ما را از باقی ابناء بشر در کل این دنیای بیکران متمایز می‌کند. ما تنها شخص در همه دنیا هستیم که چنین اثر انگشت منحصر به فرد خود را دارد. چرخش مخصوص و منحصر به فردی که در اثر انگشتان وجود دارد ما را منحصر به فرد و بی شباهت به هر موجود عقل دار دیگر می‌کند. توان وصلاحیت مسئله مهمی در ارتباط است، هنگامی که می‌خواهم بفهمم من کیستم؟ چه می‌خواهم ، و خدایم کیست؟ اگر من احساس بی فایدگی، بی ارزشی و غیرقابل پذیرش بودن برای خودم و دیگران بکنم مطمئنا در پی اش به هیچ حس و فهمی از داشتن توانمندی وصلاحیت   واقعی در زندگی خودم نخواهم رسید.
آخرین قطعه ای که پازل من کیستم را می‌سازد این است که هر موجود زنده‌ای با همه موجودات زنده ی دیگر مرتبط است. ما به همه موجودات زنده‌ی روی زمین ربط داریم و کاری که انجام می‌دهیم بر مخلوقات دیگر نیز اثر می گذارد. مورد بخصوص این مسئله: در دنیای امروز با اهمیت تغییراتی که در آن رخ می‌دهد وچگونه همه افراد در همان کشتی کوچک استعاری هستندکه باور ما این است که لازم  است همه پارو بزنند و به طور مشارکتی کار کنند تا در این سیاره، همه اطمینان پیدا کنیم که نجات می یابیم. به تازگی نیز پاپ فرانسیس در نامه ای که به همه مردم کره زمین نوشته است به این مسئله اشاره کرده  که : همه ما مسئولیتی که در مورد خانه خود داریم را به مشارکت می‌گذاریم.
گفته می‌شود که اگر گونه ای  پلنگتون کوچک در ته اقیانوس از بین برود، هر موجود زنده ای که از  پلنگتون تغذیه می‌کند و برای بقاء به آن وابسته است خواهد مُرد و موجوداتی که وابسته به لایه زیستی بعدی هستند نیز می میرند و به این ترتیب زنجیره موجودات زنده ای که چرخه حیاتی زندگی دریایی را بوجود می آورند به لرزه درمی آید. این جالب توجه است که چطور همه ما وابسته به پلنگتون هستیم.
پس بنابراین  فهم اینکه کیستم؟ چه می‌خواهم ؟ و خدایم کیست؟ شدیدا بستگی به این دارد که خودم ، خودم را درک کنم ؟یعنی۱-با هویتی که از خودم سراغ دارم ۲-استقلالم ۳-حس و درکم از توان و صلاحیتم۴- توانایی ام در ربطی که با آنهایی که دور و برم هستند پیدا میکنم ، به اینکه چه کسی هستم فکر کنم .
کتاب:مقاله های بهبودی (انجمن افسردگان گمنام)

با ما در سایت جهانی انجمن افسردگان گمنام همراه شوید و مطالب را در آنجا جستجو نمایید

https://depressedanon.com/?s=who+am+i

پست های پیشنهاد شده

هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!


افزودن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *